کد مطلب:277199 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127

مهدی از آسمان و زمین خبر می دهد
با توجّه به این كه حضرت مهدی (علیه السلام) آخرین حجّت خدا و بنیانگزار حكومت واحد جهانی و آخرین امام بر حق از ائمّه دوازده گانه ای است كه طبق نویدهای صریح قرآن كریم و روایات معتبره اسلامی و نویدهای كتب مقدسه آسمانی در آخر زمان ظاهر می شود و با تمام رژیمهای ستمگر به مبارزه بر می خیزد و همه آنها را با اتّكا به قدرت خداوندی سرنگون می سازد و سراسر كره خاكی را به یك اُمّت و یك حكومت و یك كشور تبدیل می نماید. شایسته است پیش از آن كه در مورد عنوان فوق سخنی به میان آوریم، اندكی در باره مقام امام و امامت توضیح دهیم تا مقام پر ارج حضرت «بقیة الله» (علیه السلام) بر ما روشن شود، و متوجّه شویم كه چگونه یك نفر می تواند بر همه جهان مسلط شود و جهانیان را از شر ظلم و ستم برهاند و همه مردمان را در زیر سیطره یك حكومت در آورد.

بر اساس روایات، مقام امامت مقام بسیار والایی است كه خداوند آن را به بندگان خاص خود عطا می كند، و آنان را برای رهبری خلق انتخاب می نماید، و آنچه لازمه رهبری و پیشوایی است در اختیار آنان قرار می دهد، و آنها را با نیروی الهی خود تأیید می بخشد و به قدرت ناپیدا كرانه خود یاریشان می فرماید، و دین خود را به وسیله آنها تكمیل می نماید.

بنابراین، امامت، مقام انبیا و پیامبران و میراث اولیا و اوصیا است، و امام امین خدا در روی زمین، حجت خدا در بین مردم، خلیفه خدا در پهنه گیتی و حافظ و نگهبان دین و شریعت الهی است. و از این رو، دارای شرایط ویژه ای است از آن جمله:



[ صفحه 290]



1 ـ امام باید معصوم باشد.

2 ـ امام باید عادل باشد.

3 ـ امام باید برگزیده خدا باشد.

4 ـ امام باید اعلم افراد اُمّت باشد.

بنابر این، لازم است امامی كه برای تأمین سعادت مادی و معنوی مردم قیام می كند و به عنوان حجّة الله، خلیفة الله و بقیّة الله در بین مردم شناخته می شود، دارای شرایط فوق بوده و بر ما سوی الله احاطه علمی داشته باشد و گذشته و آینده جهان را بداند، و مؤمن و منافق را از هم باز شناسد، و در تدبیر سیاست اُمور و زمامداری دچار خطا و اشتباه نشود و تحت تأثیر عوامل شخصی قرار نگیرد، كه وجود مقدّس «مهدی موعود (علیه السلام)» و بنیانگزار حكومت واحد جهانی ـ طبق روایات اسلامی و وعده های صریح قرآن و اظهار نظر همه دانشمندان بزرگ اسلام ـ دارای همه این ویژگیها می باشد؛ زیرا:

نخست این كه، او برگزیده خداوند است.

دوم این كه، تمام امكانات جهان هستی به فرمان خدا در اختیار اوست.

سوّم این كه، علوم اوّلین و آخرین در سینه اوست.

چهارم این كه، او وارث همه صفات برجسته پیامبران الهی است.

پنجم این كه، برقراری حكومت «الله» و بر چیده شدن بساط ظلم و ستم و ریشه كن شدن رژیمهای كفر و الحاد، منحصراً به دست با كفایت او تحقّق خواهد یافت.

اینك برای درك موقعیّت علمی امام، و مقام پر ارج حضرت صاحب الامر (علیه السلام) كه آخرین حجّت خداوند است به احادیث چندی در این زمینه اشاره می كنیم.

1 ـ پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید:

«إثْنا عَشَرَ مِنْ أهْلِ بَیْتیِ، أعْطاهُمْ اللهُ تَعالی فَهمِی وَعِلمِی وَحِكْمَتِی وَخَلَقَهُمْ مِنْ طِینتی». [1] .

«دوازده نفر از اهل بیت من، خداوند علم و فهم و حكمت مرا به آنها عطا فرموده، و آنها را از خاك و گل من آفریده است».



[ صفحه 291]



2 ـ امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می فرماید:

«علم مرگ و میرها به ما داده شده، علم تأویل و تنزیل و حل و فصل خصومتها به ما عطا گردیده، علم حوادث و وقایع به ما داده شده و هرگز چیزی از ما پوشیده نمی ماند». [2] .

و در حدیث دیگری می فرماید:

«آسمانها و زمین در نزد امام، همچون كف دست اوست؛ ظاهر و باطن آنها را می فهمد و نیك و بد آنها را می شناسد». [3] .

3 ـ امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرماید:

«علم و دانش در نزد ما ـ اهل بیت ـ است و ما اهل دانش هستیم. تمامی علوم در نزد ما جمع است، و چیزی تا روز قیامت رخ نمی دهد حتّی دیه یك خراش مگر این كه علمش پیش ماست...» [4] .

4 ـ امام حسین (علیه السلام) می فرماید:

«سر چشمه علم و دانش نزد ما ـ اهل بیت ـ است. آیا دیگران عالم و دانا هستند و ما نادان و جاهلیم؟ چنین چیزی نشدنی است». [5] .

5 ـ امام زین العابدین (علیه السلام) می فرماید:

«بین خدا و حجّت خدا، حجاب و پرده ای نیست و خداوند، چیزی را از حجّت خود پوشیده نمی دارد. ماییم درهای (رحمت) خدا، ماییم صراط مستقیم، ماییم رازداران علم خدا و مترجم وحی خدا و ماییم پایه و اساس توحید و گنجینه اسرار خداوند». [6] .

6 ـ امام باقر (علیه السلام) می فرماید:

«... دیدگان امام به خواب فرو می رود ولی قلبش همیشه بیدار است... از پشت سر همچون پیش رو می بیند، و فرشتگان پیوسته با او سخن می گویند تا



[ صفحه 292]



زمانی كه روزگار او به سر آید». [7] .

و در یك حدیث دیگر می فرماید:

«ما خزانه دار علم خداییم، ما مترجم وحی خداییم، ما حجّت رسای الهی بر تمام موجودات آسمان و مخلوقات روی زمین هستیم». [8] .

و در همین رابطه، در باره علم و دانش حضرت مهدی (علیه السلام) می فرماید:

«علم به كتاب خدا ـ قرآن ـ و سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در دل مهدی ما همچون زراعت می روید، پس اگر كسی از شما باقی بماند تا زمانی كه آن حضرت را درك كند باید به هنگام سلام دادن به وی بگوید:

«السَّلامُ عَلیَكُمْ یا أهْلَ بَیْتِ الرَّحْمَةِ وَ النُبُوَّةِ و مَعْدِنَ العِلمِ وَ مَوضِعَ الرِّسالَةِ»». [9] .

7 ـ امام صادق (علیه السلام) می فرماید:

«همه دنیا همانند یك حبّه گردو در برابر امام، نمایان می شود و چیزی از آن بر او پوشیده نمی ماند، از هر طرف بخواهد در آن تصرف می كند آنچنان كه یكی از شما در سفره ای كه در برابرتان گسترده است، از هر طرف بخواهد دست می برد و از آن بهره می گیرد». [10] .

و در حدیث دیگری می فرماید:

«امام هنگامی كه در شكم مادر است می شنود... و چون به امامت می رسد خداوند برای او عمودی از نور برافرازد كه به وسیله آن اعمال مردم هر شهری را می بیند». [11] .

و در رابطه با علم حضرت مهدی (علیه السلام) می فرماید:

«إذا تَناهَتِ الاُمُورُ إلی صاحِبِ هذا الأمْرِ، رَفعَ اللهُ تَبارَك وتَعالی لَهُ كُلَّ مُنْخَفض مِنَ الأرْضِ، وَ خَفَضَ لَهُ كُلَّ مُرتَفِع حتّی تَكُونَ الدُّنْیا عِنْدَهُ بِمَنْزِلَةِ



[ صفحه 293]



راحَتِهِ فَأیّكُمْ لَوْ كانَتْ فِی راحَتِهِ شَعْرَةٌ لَمْ یُبْصِرْها؟». [12] .

«هنگامی كه اُمور به دست حضرت صاحب الامر (علیه السلام) برسد، خدای تبارك و تعالی هر زمین پستی را برای او بالا می برد، و هر زمین بلندی را پائین می آورد تا این كه همه جهان همانند كف دست او برایش آشكار شود. آیا كدام یك از شما اگر كف دست او تار مویی باشد آن را نمی بیند؟».

پس با توجّه به آنچه گذشت، به این نتیجه می رسیم كه، آن شخصیّت بی نظیر و بی مانندی كه از آسمان و زمین خبر می دهد و حجّت بر تمام مردم است و بر تمام جهان هستی احاطه علمی دارد، یگانه منجی عالم و تنها بازمانده از حجّتهای الهی، حضرت مهدی (علیه السلام) است كه چیزی از اسرار عالم بر او پوشیده نیست.


[1] منتخب الاثر، ص 32، ح 48 ـ كشف الغمّه، ج 2، ص 507.

[2] الزام الناصب، ج 2، ص 246.

[3] بحار الانوار، ج 25، ص 173، ح 38.

[4] احتجاج طبرسي، ج 2، ص 6.

[5] كافي، ج 1، ص 398، ح 2 و بصائر الدرجات، ص 12، ح 3.

[6] ينابيع المودّة، ج 3، ص 174، باب 89.

[7] كافي، ج 1، ص 388، ح 8 ؛ بحار الانوار، ج 25، ص 168.

[8] كافي، ج 1، ص 192.

[9] بحار الانوار، ج 51، ص 36.

[10] اختصاص مفيد، ص 217 ـ بحار الانوار، ج 25، ص 367، ح 11.

[11] كافي، ج 1، ص 387، ح 2.

[12] بشارة الاسلام، ص 243.